امید و عشق

آموخته ام هرگاه که ناامید میشوم، خداوند با همه عظمتش عاشقانه انتظارم را میکشد، چه امیدی از این بالاتر ....

امید و عشق

آموخته ام هرگاه که ناامید میشوم، خداوند با همه عظمتش عاشقانه انتظارم را میکشد، چه امیدی از این بالاتر ....

دلتنگــــی، ناامیــــــــــدی، گلایه و شــــکایت

خدایا همیشه پناهم تو بودی و هستی، وقتی دلم میگیره به خودت میگم، وقتی از بنده هات شاکیم میام پیش تو شکایتشونو میکنم.

حالا بهم بگو...

وقتی از تو گلایه دارم باید چیکار کنم؟؟؟

خدا جونم دلم گرفته، این بار از تو دلم گرفته!!!

تا کی صبـــــر؟!؟!؟!

تا کی تحــــمل؟!؟!؟!

تا کی امیــــد؟!؟!؟!

تا کی آزمـــایش؟!؟!؟!

چرا نمیخوای قبول کنی من بنده، صبر و تحمل تو خدارو ندارم؟!؟!؟!

خدایا از زنده بودن خسته ام، از زندگی کردن سیرم!!!

خیلی حرفه یه جوون تو این سن و بعد از فارغ التحصیلی، از مردن حرف بزنه!!!

خدایـــا دل بنده هات برام سوخته٬ آخه تو که مهربون ترینی!!!

من که همیشه سعی کردم چیزی که تو میگی باشم

بگو چه گناهی بوده که اینجوری باید تقاص بدم؟!؟!؟!

میگی غفار الذنوبی، پس کو؟؟؟

من که همش دارم میگم اگه کاری کردم تو ببخشم!!!

خدا جونم این همه وعده وعید، پس کی وقتش میرسه؟؟؟

میگن کریم و بخشنده هستی پس چی شد؟؟؟

پس اجابت دعام کو ؟!؟!؟!

میگن باید زار بزنی، منکه گریه کردمو ازت خواستم؛ منکه التماست کردم؛ منکه به درگاهت به خاک افتادم؛ منکه همه امیدم به خودت بود،

چــــرا امیدمو نا امید کردی؟!؟!؟!

منکه به تو تکیه کرده بودم، چرا پشتمو خالی کردی؟؟؟

خدایا اشکامو نمیبینی؟؟ صدای تکه تکه شدن قلبم رو چی؟؟؟؟

خدایا چرا هرچی داد میزنم صدام به گوشت نمیرسه؟؟؟

یا اگه صدامو میشنوی، پس چرا جوابت به دستم نمیرسه؟؟؟

آخه تا کی صبـــر؟؟؟ تا کی انتظــار؟؟؟

سخته یه عمر خدا خدا کنی و بخاطر خدات از خیلی چیزا بگذری و چنین جایی منتظر کمکش باشی و دلت قرص باشه که بدادت میرسه ولی جوابی نگیری

آره منت میذارم ، چون بخاطر تو از خیلی چیزا گذشتم ، خیلی کارارو دوست داشتم انجام بدم ولی عشق به تو مانع انجام اون کار شد چون تو دوست نداشتی چون دوستت داشتم، آره همش بخاطر تو بود...

توقع داشتم تنهام نذاری...

خدایا حرفتو گوش دادم، جلوی خودمو گرفتم، احترام گذاشتم، تحمل کردم که کمکم کنی، که دستمو بگیری!!!

نه اینکه آخرش بشه این...

قربونت برم با اون چیزایی که از حق بودنت میگن و دیدم ، این جواب پاک بودن نمیتونه باشه!!!

میگی حکـــمت؟؟؟ آخه الهی فدات بشم من، آدم تو بعضی جاها، تو بعضی چیزا که واسش مهمه، نمیتونه با حکمتت کنار بیاد!!!

تو که خدایی، تو که هر کاری از دستت برمیاد

تو میتونستی این حکمتو ، رحمتش کنی...

اگه به صــلاح نبود، پس چرا این قصه رو شروع کردی؟؟؟؟

میگی صلاحم نبود، باشه قبول. خدایی دیگه از همه چی خبر داری

حداقل تورو به خداییت قسم این یه موردو بگو چرا؟؟؟ بگو تا دلیلشو بدونم تا بتونم تحملش کنم، بگو تا بتونم قبولش کنم!!!

میگی صبـــــر؟؟؟ به صبوریت قسم تحمل بندت کمه!!!

به قرآنت قسم انقدر دلم پره که نمیدونم چی میگم و چی باید بگم ...

تو سرم پر از علامت سواله که همش بی جواب مونده

بـــاشه، این مصلحتتم قبول کردم، بازم میگم حکمت، بازم میگم قسمت

ولی این رسمش نیست...

میگی در همه حال باید شکرت کرد، بازم شــکرت...

خودت میدونی هنوز ته دلم امید هست، هنوزم به خداییت امیدوارم...هنوزم با تمام وجودم قبولت دارم... هنوزم عاشقانه میپرستمت

...

هرچند ازت خیلی دلگیرم خیلی خیلی .......


 

نظرات 14 + ارسال نظر
چشم درشت سه‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 02:38 ب.ظ http://che6m2ro6t.limooblog.com

چه به روز محمد ما اومده

خیلی حالش بده
دلش گرفته
ناامیده

چشم درشت سه‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 02:46 ب.ظ http://che6m2ro6t.limooblog.com

چقد گله کردی
احتمالا حق داری خیلی دلت پره
ایشا... حل میشه
بازم توکل کن
تو امید و عشق به خدا رو داری

آره دلم خیلی پره از خیلیا

چشم درشت سه‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 02:53 ب.ظ http://che6m2ro6t.limooblog.com

زندگی پراست از گره هایی که تو آن را نبسته ای

اما باید تمام آنها را به تنهایی باز کنی ، تنهای تنها

ولی تنهایی خیلی سخته

چشم درشت سه‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 02:57 ب.ظ http://che6m2ro6t.limooblog.com

آرام باش ، توکل کن، تفکر کن، و آنگاه آستین ها را بالا بزن
آنگاه دستان خداوند را میبینی که زودتر از تو دست به کار شده اند

آرام بودم
خیلیم تلاش کردم ولی شاید توکلم ضعیف بوده

مرسی

نازنین چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 12:04 ق.ظ http://ehsaseeshgh.blogsky.com

سلام،
محمد و دلتنگی و گله...؟؟؟
تب کرده ای،حذیان میگویی...ذهنت پر است از فکر های اشتباهی! عالیجناب شعرهایم رو به راهی؟؟؟
چی شده باز ؟! دیگه حرف از مردن نزن! منم بیشتر مواقع اینجوری میشم...خیلی خوپه که دل پرت و رو کاغذ آوردی و به خدا گفتی...
قدر داشته هاتو بدون برادرم،تا حالت خوب شه... بقول یکی از دوستان ما عادت داریم نداشته هامون و فریاد بزنیم...
و داشته هامون و یادمون بره، میتونم بفهمم زندگی چقدر روت فشار آورده که انقدررر دلگیری ، نداشتن کار،تنهایی...دلتنگی...روزمرگی...همه شون آدمو داغون میکنه...
تنهایی آدمو پریشون و مریض میکنه... خدام خیلی از تو گذشت... خیلیا رو بهت بخشید...خیلی گناها رو ازت پاک کرد...خودت قصه اتو شروع کردی!
بموقش میفهمی بموقش دلیلشو بهت میگه...آدمی هنوز خودشو نشناخته چه برسه به خدا...تو از خودت دلگیری...به خوشیای زندگیت فکر کن... میدونم سخته ولی بجای غصه،همت کن و بلند شو...اگه باید عوض شی،عوض شو... اگه 1قدم رفتی صد قدم میاد طرفت...مگرنه صد سالم گریه کنی این ره به هیچستان است...بلند شو از ته دل..یه شروع جدید خوب،پر عشق و احساس خوب...و با توکل بخدایی که باوجود کلی غز زدن خالی کردن دلخوری دنیا سر اون باز عاشقونه دوستت داره و منتظرته.......;)

سلام
مرسی از کامنت زیبایت

نه تبه نه هذیان، دلتنگیه و ناامیدی
تو بد دوران و بد زمونه ای گیر افتادیم
تنهایی، بیکاری، بدبختی، ناامیدی، شرایط جامعه و .......

دلخوشی نیست تا بهش فکر کنم
فکر میکردم دفاع کنم و مدرک بگیرم همه چیز تموم میشه ولی تازه شروع سختی و مشکلاتمه

ای خدااااا بازم شکرت

نازنین چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:21 ق.ظ http://ehsaseeshgh.blogsky.com

سلام
ممنون
ولی فکر کنم بیشتر نا امیدیه که خدا کنه نباشه
زمونه که بده ولی...تو خودت باید عوضش کنی! میدونم فشار زیادی رو تحمل میکنی این همه درس بخونی و حس کنی همش بی فایده بوده!میدونیکه اینروزا رابطه جای ضابطه رو گرفته!خودت باید شروع کنی!!! خودت واسه خودت کارجور کن یه وام بگیر! و براساس تخصصت برو تو کار!هرچند تو هنوز نگفتی بهم رشته ات چیه؟؟!
کافینت،لوازم التحریر،کشاورزی! الان پسردایی من آلوئه ورا میکاره و کاشت و برداشت راحتی داره!مدرکشم ارشده مدیریت صنعتیه ! هر برگش 500تاهزارتومنه!!! هر آلوئه ورا حداقل10تا برگ داره!کلی پولدار شده!
یکی از دوستان منم شرایط بدی داشت و در به در دنبال کار میگشت،بهت حق میدم داداش!نداشتن شغل و درآمد آدمو داغون میکنه،ولی برو بگرد انقد بگرد تا بشه،نشدم همین کارایی که من گفتم کلی پول توشه برات دعامیکنم... امیدوارم زودی موفق بشی...

سلام مرسی از لطفت
ناامیدی تا حدودی هم دلم گرفته

من که گفتم کارشناسی ارشد مهندسی متالورژی (مواد) دارم

خدا بزرگه ببینیم چی پیش میاد

f... چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:25 ق.ظ http://yekroozbadazoo.blogsky.com

salam.y modat nabudam,upam bsar

سلام
اوکی اومدیم

چشم درشت چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:26 ق.ظ http://che6m2ro6t.limooblog.com

دیدی کامنت نازنین رو چه قد ناز نوشته واست
گوش کن محمد
راستی ممنون که اومدی

خاهش میکنم

آنا یکشنبه 27 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 12:29 ق.ظ http://mirarana.blogsky.com/

تو همیشه از ناامیدی و بدبختی مینالی
دیگه حدی داره این همه نالیدن محمد

آخه خیلی دلم پر بود خیلی سختی کشیدم

چشم درشت یکشنبه 27 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 06:54 ب.ظ http://che6m2ro6ht.limooblog.com

salam mohamad.khubi??sry ke nabudam

سلام
مرسی تو خوبی؟
چرا نارحتی؟

نازنین دوشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:43 ب.ظ http://ehsaseeshgh.blogsky.com

سلام
مرسی آجی چشم درشت...نازی از خودته...
این برا محمد که به حرف ما گوش نمیده تو بگو شاید به حرف تو گوش بده!
نگفته بودی رشته تو قبلأ بهم! رشته ی خوبی ام خوندی! ایشالله زودی کار گیرت بیاد...بازم دلتنگی؟ دلتنگ کی؟همون بی وفائه؟ همون که تنهات گذاشت؟؟؟
همون که جوون مردم و این شکلی---->‎‏ کرده؟؟؟

سلام
چه خبره؟؟؟؟؟

مرسی دوست درجه یک
قبلا هم گفته بودم ..رشته م بد نیست ایران وضعش خرابه

نه خیلی به اون ربط نداره خودم دلم گرفته

چشم درشت پنج‌شنبه 31 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 03:52 ق.ظ http://che6m2ro6t.limooblog.com

سلام محمد
خوبی؟
چه خبرا؟

سلام
مرسی عزیزم تو خوبی؟؟
سلامتی رهبرا

f... شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:40 ق.ظ http://yekroozbadazoo.blogsky.com

akhe chera mage chi shode????

دلم گرفته بود

نازنین شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:24 ب.ظ

چراکامنتمو تأیید نکردی چیز بدی نوشته بودم مگه؟
حیف من که وقت میذارم این همه برات مینویسم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد